در برداشت اول، پایان رقابتهای نوزدهمین دوره مسابقات جام جهانی فوتبال و گرایش مردم به این رویداد بزرگ و جذابیتهایی که این رویداد بزرگ داشت را میتوان بهعنوان یکی از عوامل سردی مردم نسبت به فوتبال داخلی دانست. مضاف بر اینکه تیم ملی فوتبال ایران هم در این رویداد جهانی حضور نداشت و این سرخوردگی بزرگی برای علاقهمندان به فوتبال در کشورمان بود.
البته این سرخوردگی در مورد فوتبال داخلی تنها به بعد از جام جهانی یا ماهها قبل از آن برنمیگردد. متأسفانه سالهاست فوتبال ایران خصوصا در رده ملی در سراشیبی سقوط قرار گرفته و هر چه زمان میگذرد انگار نمیخواهد کمی هم این سراشیبی را به سربالایی تبدیل کند و با دست و پا زدن بالا بیاید.
نرفتن تیم ملی فوتبال کشورمان به جام جهانی تاثیر مستقیم و غیرقابل انکاری در ناامیدی و رویگردانی مردم از فوتبال داشت. با این حال حتی اگر بپذیریم که تیم ملی با حضورش در جام جهانی 2010 این مشکلات را به حداقل میرساند، با این حال باز هم نمیتوانستیم امیدوار باشیم که مشکلات پر شمار فوتبال و اختلافاتی که بین مسئولان آن وجود دارد به حداقل برسد.
واقعیت این است که در دوره جدید فدراسیون فوتبال و در شرایطی که بخش عمدهای از انتقادات متوجه علی کفاشیان است و بسیاری او را مدیری غیرفوتبالی اما ورزشی میخوانند، هستند مسئولانی که بهجای کمک کردن و «بازو» بودن برای کفاشیان مدام در حال مشکل تراشی و حاشیهسازی برای او هستند.
نه اینکه بخواهیم از عملکرد کفاشیان دفاع کنیم اما واقعیت این است که وقتی مدیران و زیرمجموعه کفاشیان در اندیشه خالی کردن زیر پای او هستند و مدام در تناقض با صحبتهای رئیس فدراسیون اظهارنظر میکنند، طبیعی است که در هیچ برنامه و طرحی که فدراسیون فوتبال دارد همسو و همفکر نیستند.
در این بین رئیس فدراسیون فوتبال نیز مقصر است چرا که نتوانسته مجموعهاش را از همان روزهای ابتدایی پالایش کند. او کار را تا جایی پیش برد که برخی افراد صاحب نفوذ در فدراسیون فوتبال بهدنبال یارکشی برای گرفتن کرسی ریاست فدراسیون بودند اما کفاشیان قبل از آنکه مخالفانش به اهدافشان برسد، جلوی ضرر را گرفت.
هر چند اقدام بهموقع کفاشیان توانست تا حدودی اتفاقات زیرپوستی فدراسیون فوتبال را متوقف کند اما همچنان روندی در این فدراسیون ادامه دارد که نگرانیها برای آینده را افزایش داده و کمتر آگاهی را به آینده فوتبال ایران امیدوار نگهداشته است. شاید این ناامیدی برای علاقهمندانی که از دور اوضاع فوتبال را زیرنظر دارند کمتر باشد. اما وقتی ناهماهنگی و اظهارنظرهای متناقض مسئولان فدراسیون فوتبال را از نزدیک و موشکافانه بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که هنوز حاشیهها در فدراسیون فوتبال جولان میدهند.
نگاهی به اتفاقاتی که طی هفتهها و روزهای گذشته پیرامون تیم ملی و خصوصا اردوی این تیم در اتریش رخ داد، عملا نشان میدهد که آینده آرامی پیش روی فدراسیون فوتبال نیست و در شرایطی که همه باید کمک کنند تا تیم ملی در فاصله چند ماه مانده تا بازیهای جام ملتهای آسیا به مرز آمادگی و تمرکز فکری برسد، حاشیهها اطراف آنرا گرفته است.
بدون شک با شروع رقابتهای لیگ برتر و بهدنبال آن تشکیل اردوهای مقطعی تیم ملی، اوضاع بحرانیتر از قبل نیز خواهد شد و در این راستا این فدراسیون فوتبال است که باید با برنامهریزی و مدیریت صحیح حاشیهها را از تیم ملی دور کند. در این میان کنترل کردن حرفها و اظهارنظرهای افشین قطبی و بازیکنان تیم ملی نیز میتواند به این آرامش کمک کند.
هر چند که بهنظر میرسد قبل از اینکه بخواهند قطبی و بازیکنان تیم ملی را در مسیری صحیح و درست هدایت کنند، باید به فکر هدایت درست و صحیح مسئولان فدراسیون فوتبال در بزرگراه موفقیت فوتبال ایران باشند که در ماههای اخیر بسیار به خاکی زدهاند و هرکدام بهدنبال تفکرات و برنامههای خود بودهاند.
اتفاق ناگوار در مورد فدراسیون فوتبال این است که همه نگرانیهایی که برای آینده وجود دارد آنقدر برای مسئولان و تصمیمگیرندگان در آن تکرار شده که دیگر واکنشی به آن ندارند و پرداختن به این مسائل برای آنها تبدیل به یک عادت شده است؛ عادتی که خیلی آزاردهنده نیست و بهنظر میرسد از هماکنون خود را برای ناکامی احتمالی در جام ملتهای آسیا آماده کردهاند و بهدنبال پیدا کردن بهانههایی برای فرار از انتقادات هستند.
در انتظار جام ملتهای آسیا
تیم ملی میتواند در 17 و 21مهر که فیفا دی هستند، 2مسابقه تدارکاتی انجام دهد؛ البته اگر رایزنیهای فدراسیون فوتبال برای پیداکردن حریف تدارکاتی به سرانجام برسد. تیم ملی بعد از بازیهای غرب آسیا تا 22 آبان اردویی نخواهد داشت. در این روز اما اردوی تیم ملی تشکیل میشود و 26 این ماه روز فیفادی است. پس از آن تیم ملی در روزهای 4 تا 16 دی اردوی خود را برای حضور در مرحله نهایی جام ملتهای آسیا برگزار میکند. جام ملتها 9 بهمن به پایان میرسد؛ اگر تیم ملی بتواند به فینال این مسابقات برسد، میتواند در این روز به میدان برود. بعد از جام ملتهای آسیا و در 20 بهمن روز بازیهای دوستانه است و اگر فدراسیون موفق شود، حریفی برای تیم ملی تدارک ببیند، در این روز یک مسابقه دوستانه انجام میدهد.
تیم ملی بعد از گذر از سال 89، ابتدای سال 90 باید در 6فروردین ماه در مقدماتی جام جهانی 2014 به میدان برود، این در حالی است که فدراسیون فوتبال هنوز برنامه تیم ملی در مقدماتی جام جهانی را اعلام نکرده و بهنظر میرسد در اسفندماه برنامه اردوی تیم ملی هم مشخص شود.
افشین قطبی حالا با خیالی آسوده مسابقههای لیگ برتر را تماشا میکند. سرمربی تیم ملی که برنامه اردوی اتریش را برای تیم ملی تدارک دیده بود، با وجود انتقاد اغلب باشگاههای لیگ به برگزاری این اردو در دوره آمادهسازی تیمهای باشگاهی با تیم ملی به اتریش رفت. اردوی تیم ملی بعد از برگزاری 3مسابقه تدارکاتی به پایان رسید و اردوی بعدی تیم ملی در 8شهریور تشکیل میشود. این تیم 12 شهریور در مسابقهای دوستانه به مصاف چین میرود و 16 شهریور با کرهجنوبی بازی میکند. تیم ملی بعد از این دو مسابقه کمکم به استقبال بازیهای غرب آسیا میرود. اردوی دیگر تیم ملی 29 شهریور برگزار میشود و این تیم از یک تا 12 مهر در بازیهای غرب آسیا شرکت خواهد کرد.